mavara
mavara
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 آبان 1392برچسب:, توسط mansour |

 بر اساس مشاهدات عرفانی و تجربی زمانی که فرد افسرده و بشدت تنها در اولین بار همزاد خود را رویت میکند مبهوت و حیران میشود اما کمی بعد از این موضوع استقبال کرده و از دیدن خویش خوشحال میشود .حال او تصور میکند که از تنهایی خارج شده و میتواند سنگ صبوری برای خویش داشته باشد و با او درد دل کند و به خیال خود هم صحبتی داشته باشد. با این اوصاف فرد به همزاد خود توجه بیشتری نموده و در این حال از خود غافل میشود و این خود فراموشی سبب میشود که او در انجام کارها ملاحظات را کنار گذاشته و بی توجه به دیگران اعمال ناهنجار و غیر عادی را به راحتی انجام دهد. در این مرحله جن می تواند وارد بدن این شخص شده و به تدریج اقدام به تحریک احساس تنهایی نموده و توهم را در فرد شدت ببخشد. تداوم رفتارهای ناهنجار فرد را بتدریج به وضعی میکشاند که حتی اطرافیان نیز او را طرد مینمایند. در این مرحله جن هم بیمار را رها میکند و گفتگوی فرد بیمار با همزاد ادامه میابد تا آنجا که فردی ظاهر شده و با او گفتگو می کند و او همان همزاد است.

بیماری همزاد را عارفان قدیم هم می شناخته اند و هرچند اطلاعات انها کلی بوده اما آنان هم میدانستند که روح و نفسدر وجود انسان نقشی حیاتی و مهم دارند. هر نوع تغییر و تحول در زندگی سبب تغییر یا آزردگی روح میشود و روح در صورت عدم اصلاح به سرعت وارد نفس شده و به جسم میرسد و آن را فرسوده و بیمار می سازد. نفس نیازمند محبت و عشق است و انسان هم نیازمند عشق.

 
همزاد از دیدگاه روانشناسی: بیماری همزاد پنداری

همزاد چیزی مستقل یا موجودی غیر از انسان نیست و در واقع باید گفت همزاد بخشی از وجود خود انسان است. همزاد در شرایط خاصی به وجود آمده و خود را نشان می دهد و این زمان مربوط است به مواقعی که فردی دچار مشکل روحی و افسردگی شدیدی شده باشد. افرادی که احساس تنهایی شدیدی دارند و بر اثر آن نیاز به همدم و هم صحبتی داشته و سنگ صبوری می خواهند، همزاد این نیاز را برطرف می سازد. به طور معمول افرادی که در آستانه جنون قرار دارند اغلب همزاد را می بینند و با او صحبت هم می کنند.

فردی که دچار تنهایی و افسردگی و یاس می باشد در ابتدا در گوش خود صداهایی مانند نجوا یا ویز ویز را می شنود که این مربوط به فعالیت غیر ارادی اعصاب و رگ های مغز و افزایش الکتریسیته در آن است. این مرحله روز به روز افزایش یافته و حال بیمار رو به وخامت میگذارد و هجوم افکار و نجواها بقدری در ذهن فرد زیاد میشود که بر شدت بیماری افزوده شده و رفتارهای ناهنجاری از او سر می زند .در این زمان اطرافیان از اطراف فرد پراکنده گشته و فرد ناچار به خلوت خود پناه برده و سکوت کرده و اغلب به نقطه ای خیره می شود. در این مرحله فرد واقعا مجنون شده و بعنوان فردی دیوانه شناخته می شود. در این مرحله بیمار چنان با خود گفتگو میکند که انگار واقعا فردی مقابل او قرار دارد. بیمار مدام خاطرات گذشته و تجربه های تلخ را در ذهن خود باز سازی نموده و آنها را در ذهنش تکرار میکند. در اغلب موارد، فرد پس از طی دوران افسردگی و ورود به مرحله جنون همزاد خود را می بیند، اما این نفس خود فرد است که فقط توسط خود بیمار دیده و موجب اعمال جنون آمیز میشود.


توجه کنید که برخی انسان های ناآگاه که به دنبال رشد معنوی و سیر و سلوک هستند سعی میکنند با پناه بردن به مواد اعتیاد آور و فرو رفتن به حالت خلسه این بعد خود یعنی همزاد را شناسایی نمایند. این افراد چون راهنمای درستی نداشته اند به ورطه اعتیاد افتاده و خود را به نابودی میکشانند زیرا روح بیمار، جسم را نیز قطعا به بیماری دچار میسازد. این روش ها روش هایی بیهوده برای کشف دنیای غیر مادی بوده و اغلب تصاویر و حالت هایی که در فرد و در حالت خماری ایجاد میشود تصنعی بوده و کاملا بی ارزش است.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: